نيكانيكا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

پرستوي روياهاي ما

وقت گذرانی

دکتر بهم استراحت مطلق داده بود و باباجون اصرار داشت که برم خونه اونا بمونم ولی من ترجیح می دادم خونه خودمون باشم و برای اینکه حوصلم سر نره و بتونم با آرامش در انتظارت بمونم با یاکریمای توی بالکن دوست شدم روزای اول ازم فرار می کردند ولی اونا هم کم کم منو پذیرفتند براشون غذا می ریختم ساعتها پشت پنجره می شستمو نگاه می کردم و ازشون فیلم برداری می کردم شبم وقتی بابا می یومد کلی ازشون برای بابایی می گفتم.   ...
25 خرداد 1392
1